مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:19189 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

آيات قرآني برخورد فرشتگان را با مؤمنان و كافران در هنگام مرگ چگونه بيان مي كنند؟
قرآن كريم برخورد فرشتگان با مؤمنان و كافران در هنگام مرگ را در برخي آيات به گونة زيبايي بيان فرموده است. درباره مؤمنان مي فرمايد: «الّذين تَتَوّفيهم الملئكة طيّبين يقولون سلام عليكم ادخلوا الجنّة بما كنتم تعملون» نحل/32؛ [آنان كه چون فرشتگان پاكيزه قبض روحشان كنند به آنان گويند: درود بر شما به سبب اعمال نيكويي كه در دنيا انجام دادەايد اكنون به بهشت درآييد.]

استاد علامه طباطبايي (قده) در تفسير اين آيه به سه نكته لطيف اشاره فرموده است: 1ـ طيّب و پاكيزه بودن از ظلم، 2ـ سلامت و امنيّت، 3ـ راهنمايي به بهشت (الميزان 12/236.) و اين همان سه نكته اي است كه در آيه مزبور بدان اشاره شده است جريان امنيت و اهتداء در آيه ديگر طرح شده است. «الّذين امنوا و لم يلبسوا إيمانهم بظلم أولئك لهم الأمن و هم مهتدون» انعام/82؛ [آنان كه به خدا ايمان آورده و ايمان خود را به ستم نيالودند ايمني بر آنان است و آنان به حقيقت راه يافتند.

اما دربارة كافران و آنان كه اصلاً به دين نگرويدند، و در حالت كفر رخت بربستند چنين مي فرمايد: «ولو تَري إذ يتوفّي الّذين كفروا الملئكة يضربون وُجوهَهم و أدبارهم و ذوقوا عذاب الحريق» انفال/50؛ [اگر ببيني سختي حال كافران را هنگامي كه فرشتگان جان آنان را مي گيرند و بر روي و پشت آنان مي زنند و به آنها مي گويند بچشيد طعم عذاب سوزنده را. خداوند دربارة كساني كه از دين الهي به راحتي و سادگي بر مي گردند، به آن پشت مي كنند، احكام خدا را ناديده مي گيرند و دست به نفاق مي زنند مي فرمايد: با چه حال سختي روبرو مي شوند، هنگامي كه فرشتگانِ عذاب، جانشان را مي بگيرند و بر روي و پشت آنان تازيانه قهر مي زنند: «فكيف إذا توفّتهم الملئكة يضربون وجوهم و أدبارهم» محمد/27 بدين سبب كه از پي راهي كه موجب خشم خداست رفتند و راه خشنودي او را نيپمودند خدا هم اعمالشان را محو و باطل گردانيد.

در روايات آمده است: يكي از گروەهاي مستوجب چنين عذاب دردناكي بني اميّه هستند كه علي(ع) را دوست نمي داشتند و از ولايت او خشنود نبودند؛ با اين كه خداوند در جنگ بدر، حنين، بطن نخله، روز ترويه و روز عرفه آيات فراواني دربارة ولايت او نازل فرمود (نور الثقلين 5/43)

مرحوم شاه آبادي(ره) توجيهي دارند مبني بر اين كه فرشتگان دو دسته اند: گروهي متصدّيان امر آخرتند و گروه ديگر سرپرستان و كارگزاران امور دنيا. فرشتگان دنيا وقتي ديدند عمر شخص تبه كار سپري شد و او عمل صالحي ندارد، هنگام مرگ پشت او را محكم مي زنند و شكنجه مي كنند و او را از دنيا بيرون مي كنند و به فرشتگان برزخ و آخرت مي سپارند. فرشتگان برزخ برزخ او را مي بينند كه با دست خالي مي آيد به صورت او مي كوبند (شذرات المعارف/64.)

گروه ديگر متكبراني هستند كه اميد لقاي خداوند را نداشته، به اعتقادشان، فرشتگان بايد بر آنان نازل شوند و چه بسا توقّع دارند كه خداوند را مشاهده كنند و...: « و قال الّذين لا يرجون لقاءنا لولا أُنزل علينا الملئكة أو نري ربّنا لقد استكبروا في أنفسهم و عَتو عُتُوّاً كبيراً». اين گروه نيز وقتي فرشتگان را ببينند نويدي از آنان نمي يابند، بلكه فرشتگان به آنان گويند از رحمت خدا محروم و ممنوع هستند: «يوم يرون الملئكة لا بُشري يومئذٍ للمجرمين و يقولون حِجْراً محجوراً» فرقان/21ـ22.

زير بناي فكر و عمل اين دسته از لحاظ جهان بيني مادّه و مادّه گرايي و از جهت معرفت شناسي حسّ گرايي است؛ زيرا انتظارشان آن است كه خدا را ببينند. درست مانند انديشة بني اسرائيل كه به حضرت موسي مي گفتند: ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد، مگر اين كه خدا را ببينيم: «لن نُؤمن لَكَ حَتي نَري الله جَهرة» بقره/55

گروه ديگري كه هنگام جان دادن، ستمكاران به جان خويشتن به شمار رفته اند، مي گويند: ما از جهت فرهنگي عقب افتاده، ناتوان، مستضعف به شمار مي رفتيم و در محيط و جوّي آكنده از پليدي و پلشتي‎ها به سر مي برديم. فرشتگان گويند: آيا زمين خداوند گسترده نبود كه در آن سفر كنيد و از سرزمين كفر و جهالت به وادي ايمان و شهرهاي تقوا و علم رو آوريد؟ پس عذر اين گروه پذيرفته نمي شود. جايگاه آنان جهنم و جاي بسيار بدي است: «إِنَّ الَّذِين تَوفّهم الملئكة ظالمي أنفسهم قالوا فيمَ كُنتم قالوا كُنّا مُستَضعَفين في الأرض قالوا ألم تَكُن أرضُ الله واسعةً فَتُهاجِروا فيها فأولئك مأويهم جهنّم و سآءت مصيراً إلاّ المستضعفين من الرّجال والنّساء والولدان لا يستطيعون حيلَةً ولا يهتدون سبيلاً» نساء/97ـ98، [مگر آن گروه از مردان و زنان و كودكان كه به راستي ناتوان بودند و چارەاي برايشان ميسّر نبوده و راهي به نجات خود از آن نمي يافتند.]

گروه ديگري كه هنگام مردن با برخورد سخت فرشتگان روبرو خواهند شد كساني هستند كه به خدا دروغ مي بندند و خود را در جايگاهي كه شايستگي آن را ندارند مي بينند و بر آن تكيه مي كنند و در برابر سخنان پيامبر و گفتار خداوند سر تعظيم فرود نمي آوردند و كرنش نمي كنند: «و مَن أَظلمُ مِمَّن افْتَري عَلَي الله كَذباً أو قال أوحي إليّ و لم يوُح إليه شيء و من قال سأنزل مِثل ما أنزل الله و لو تري إِذ الظّالموُن في غَمَرات المَوت و الملئكة باسِطوا أيديهم أخرجوا أنفسكم اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون علي الله غير الحقّ وكنتم عن اياته تستكبرون» انعام/93؛ [اي پيامبر اگر سختي و فضاحت حال ستمكاران را ببيني آنگاه كه در بي هوشي‎هاي مرگ گرفتار آيند، فرشتگان براي قبض روح آنان دست قهر و قدرت برآورند و گويند كه جان از تن بدر كنيد. امروز كيفر عذاب و خواري مي كشيد؛ چون بر خدا سخن ناحقّ مي گفتيد و از حكم آيات او تكبّر و گردن كشي مي كرديد.]

امام باقر(ع) فرمود: عذاب اين گروهي كه در حقّ خاندان پيامبر(ص) چنين ستمكاري‎هايي روا مي دارند تشنگي روز قيامت و خواري است (نور الثقلين 1/746)

به هر تقدير، مرگ و روبرو شدن با فرشتگان مأمور مرگ، قبر و برزخ، پرسش و پاسخ، بسيار دشوار، پرماجرا و پر مصيبت است. از اين رو قرآن از آن به «الطامّة الكبري»، يعني رخداد پر ماجرا و سنگين ياد كرده است: «فإذا جاءَت الطّامّة الكبري» نازعات/34. تلقين ميت نيز بر اين پايه استوار است؛ يعني سنگيني جان سپردن بر برخي اشخاص چنان تأثيري بر جان آدمي مي گذارد كه ابتدايي ترين مسائل آيين، مانند ربوبيت خدا، رسالت حضرت محمد بن عبد الله(ص)، قبله و كتاب را فراموش مي كند؛ به ويژه اگر معارف ديني بر جان او ننشسته باشد. از اين رو وقتي از او مي پرسند مثلاً كتاب تو چيست، در پاسخ در مي ماند. درست مانند انساني كه سكته مغزي كرده و حافظه خود را از دست داده باشد. وقتي آدمي بر اثر حادثه اي كوچك چون سكته مغزي و حصبه همه دانش خود را فراموش مي كند، حتماً در آن حادثه بزرگ، يعني مرگ، ابتدايي ترين مسائل ديني را فراموش خواهدكرد. از اين رو در تلقين ميّت آن مسائل را به ياد وي مي آورند.

پيامبر اكرم(ص) به نقل امام صادق(ع) فرمود: وقتي مرا به آسمان بردند فرشته اي را ديدم كه در دست او لوحي از نور بود و به جانب راست و چپ توجّه نداشت و به آن مي نگريست، در حالي كه اندوهناك بود. گفتم: اي جبرئيل اين كيست؟ عرض كرد فرشتة مرگ و كار او گرفتن جان‎هاست … . هرگاه اهل خانه اي بر مردة خويش گريه كنند گويد: گريه نكنيد، كه من به سوي همة شما باز مي گردم تا هيچ يك نماند. در اين هنگام پيامبر فرمود: اي جبرئيل مرگ بس رخداد سنگيني است. جبرئيل عرض كرد: پس از مرگ قضيه سنگينتر و بزرگتر از مرگ خواهد بود «قال رسول الله: كفي بالموت طامّة يا جبرئيل. فقال جبرئيل: ما بعد الموت أطمّ و أعظم من الموت» (بحار 6/141)

: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 4 (معاد در قرآن)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.